یادداشت مذاکرات* ل. ای. برژنف با نورمحمد تره کی
دکتور خلیل وداد دکتور خلیل وداد

 

در جریان 3 روز قابل برگشـــــت به کمیته مرکزی                                                                              به اعضای اصلی و علی البدل بیروی سیاسی کمیته

ح.ک.ا. ش. است.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      مرکزی ح.ک.ا.ش.  ارسال شده است.                 

(شعبهءاسناد و ارتباط سکتور 1)                                                      

شمارهء 11486

 

 

 

اشد محرم

پروندهء ویژه

 

یادداشت مذاکرات* ل. ای. برژنف با نورمحمد تره کی

 

 

 

 

 

20 مارچ سال 1979

 

در مذاکرات آ. ن. کاسیگین، آ.آ. گرومیکو، دِ. فِ. اوستینوف، ل.ن. و پاناماروف اشتراک داشتند.

 

ل. ای. برژنف. رفیق عزیز تره کی، من از آمدن تان به نزد ما بسیار خوش هستم. ما- میخواهم این را پنهان نکنم که- در روزهای پسین با نگرانی مراقب اوضاع افغانستان هستیم. از گفتگوهای شما با رفقای ما برمیآید که رفقای افغانی ما شخصاً از این امر جداً نگران اند.

 

در حال کنونی وظیفهء عمده، طوری که ما میبینیم- عبارت از، گذاشتن گامهایی در جهت اصلاح اوضاع بمیان آمده و رفع عواملی که ساختمان جامعهء نوین را در جمهوری دموکراتیک افغانستان تهدید میکنند، میباشند. البته نه تنها به رفع خطرات تهدید، بلکه به استحکام دستآوردهای انقلاب ثور نیز باید دست یازید.

 

بدون شک، هم نزد ما و هم نزد شما پرسش بمیان میآید: این گامهای اتخاذی کدامها باید باشند؟ بعضی از اقدامات را من اینجا نام میبرم، مگر ادعا ندارم که این فهرست نهایی و کامل است.

 

آنطور که معلوم میشود، زیربنای اتکای حزب و دولت را وسیعتر باید ساخت. در اینجا در گام نخست مسئلهء اتحاد حزب تان، اعتماد متقابل، وحدت ایدیالوژیکی- سیاسی صفوف آن از پایین تا بالا پر اهمیت میباشد.

 

مهم است که در مورد امکان جبهه ملی تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان بمثابهء رهبری شناخته شدهء مردم نیز اندیشیده شود. ما فکر میکنیم که این جبهه میتواند سازمانهای اجتماعی- سیاسی را درخود بسیج ساخته و به کارگران، دهقانان، بورژواهای خرده و میانه، روشنفکران، متعلمان، جوانان و اقشار پیشتازِ زنان متکی باشد. مرام این جبهه میتواند، اتحاد نیروهای ضد امپریالیستی  و ملی- میهن پرست در مبارزه با ارتجاع داخلی و خارجی باشد. همزمان این جبهه میتواند، به وسیلهء مهمی در جهت پرورش سیاسی مردم و جلب آنها به پروسهء انقلابی تبدیل شود.

 

در نواحی روستایی خوب خواهد بود، که ( البته با در نظرداشت تقریبی تجارب ما)  کمیته های فقرا را از میان  دهقانان کم زمین، بیزمین و مقروضین با هدف مبارزه با فیودالان و زمینداران- سرمایه دار ایجاد کرد.

 

و، البته باید کوشید، تا اردو در دفاع از حاکمیت مردمی- انقلابی بایستد و در این راه از هیج چیز دریغ نباید کرد. اینکه  چطور آنرا در اوضاع بمیان آمده تطبیق کرد، خودتان بهتر میدانید.

 

مثلاً  فقط در یک مورد اگر بگویم. مهم است که در میان کادر قواندانی تان احساس اطمینان به موقعیتِ مستحکم بمیان آید. اگر رهبری اردو زود زود تعویض شوند، نمیتوان ازآن توقع زیاد داشت. و این تشویشی ست بجا، چون تعویض کادرها با بازداشتها همراه است. چون بسیاری از قوماندانان با دیدن اینکه همکاران شان زندانی شده و نابود میشوند، شخصاً اطمینان به آینده را از دست میدهند.

 

البته این به معنی آن نیست که در برابر کسانی که واقعاً اسناد جدی ضدیت با حاکمیت انقلابی برعلیه شان وجود دارد، از شدت کار نگرفت. اما این سلاح تیز تک را باید با بسیار دقت و هوشیاری بکار برد.

 

در خصوص آنکه در هرات چه گذشت، به جزئیات نخواهم پرداخت. رفقای ما در مذاکره با شما به این مسئله تماس گرفته اند. البته که نورمال شدن اوضاع در این شهر تأثیر مثبتی بالای همهء کشور داشته و حلقات معین مخالف دولت انقلابی را نیز متأثر خواهد ساخت.

 

چطور میشود به این امر دست یازید؟ رگ و راست میگویم: چنین بر میآید که شما از عهدهء کار سیاسی- توده یی برآمده نمیتوانید. ظاهراً کار تخریبی که توسط گروههای گونه گون مخالف نظام جدید منجمله روحانیون مرتجع پیش برده میشود، بمراتب فعالتر و گسترده تر از آن کار سیاسی است که توسط نمایندگان حزب در محلات پیش برده میشود. این مسئلهء بسیار مهم نه تنها مربوط به هرات است، بلکه به کل کشور تعلق میگیرد. ما این را از تجربهء شخصی خود از سالهای نخست پس از انقلاب اکتبر و بعد از آن میدانیم.

 

بدون شک باید در میان روحانیون کار لازمی را باید انجام داده و حد اقل تلاش نمود که بخشی از روحانیون   اگر علناً در دفاع از حکومت قرار نمیگیرند، اقلاً در مخالفت از آن نیز قرار نگیرند. اگر به این امر نایل شوید، کار عالی خواهد بود. بهترین راهِ رسیدن به این هدف نمونه های مشخصی ست که حاکمیت جدید تلاش کند، به روحانیون نشان دهد، آنها را بصورت عموم و همچنان رهبران شان را مورد تعقیب قرار نمیدهد، بلکه فقط آنانی را بازداشت خواهد کرد که بر ضد نظام انقلابی قرار میگیرند. ما فکر میکنیم که هر گامی در این راستا مفید خواهد بود.

 

اکنون در مورد پرسش شما که در صحبت تلفونی با رفیق کاسیگین و سپس در اینجا در مسکو در خصوص اعزام قطعات نظامی اتحادشوروی به افغانستان مطرح کرده بودید. ما این مسئله را طور همه جانبه بررسی کرده، دقیقاً آنرا ارزیابی نمودیم و من به شما به صراحت میگویم: این کار را نباید کرد. این کار فقط آب را به آسیاب دشمن شما و ما خواهد انداخت. شما در مورد این مسئله با رفقای ما صحبت مفصل داشتید. و آروز برده میشود، که شما تصورات ما را در اینباره درک مینمایید.

 

اما، اعلام علنی این مسئله توسط شما یا ما مبنی بر اینکه ما برنامهء انجام آن را نداریم، در لحظهء فعلی بدلایل معینی لازم نیست.    

 

حزب و دولت شوروی ما به شما همه کمکهای سیاسی را انجام خواهند داد. از جمله ما همین اکنون به کشورهایی چون ایران و پاکستان با جدیت توصیه می کنیم، تا جلو هرنوع مداخله را در امور افغانستان بگیرند.

 

رفقا به شما از تصمیم ما گفته اند، که بصورت عاجل تجهیزات و تسلیحات جدید را با کمکهای مادی به افغانستان انقلابی ارائه خواهیم کرد. خوب خواهد بود، که کمک اقتصادی شوروی از ین قبیل و اعطای 100 هزار تن گندم از طریق رسانه ها بشکل لازم به سمع مردم افغانستان برسند. این امر پیش از همه برای استحکام مواضع دولت افغانستان لازمی ست.

 

آن تسلیحات و تخنیک نظامی را که ما اکنون طور اضافی میدهیم، بشکل محسوس توان رزمی اردوی افغانستان را بالا خواهد برد. مگر این امر وقتی ارزش دارد که سلاحها در دستهای مطمئن باشند، نه در دست دشمنان.

 

مطابق به خواهشهای شما ما به افغانستان تعدادی مشاور و کارشناس هم نظامی، هم غیر نظامی و هم در عرصه های دیگر فرستادیم. نزد شما بیشتر از 500 جنرال و افسر ما کار میکنند. طوریکه بمن گذارش دادند، شما از کار متخصصان و مشاوران شوروی راضی هستید. و این خوب است. اگر لازم باشد ما طور اضافی یکعده کارشناسان حزبی و همچنان حدود 150 تا 200 افسر دیگر را نیز خواهیم فرستاد.

 

حق با من نخواهد بود اگر من به یک مسئلهء دیگر که ما بادقت بالای آن فکر کردیم، تماس نگیرم. چرا، با وجود وخامت اوضاع افغانستان و گسیل هزاران نفر مسلح از ایران و پاکستان به کشورتان مرزهای شما با این ممالک باز مانده و حتی حالا هم بسته نیستند؟ با صراحت به شما میگویم، ما در اتحادشوروی به کسی چنین اجازه یی را نمیدهیم. این امر به نظر ما غیر عادی ست و آن را باید اصلاح کرد.

 

و بالآخره میخواستم به شما بگویم، که در اوضاع بمیان آمدهء کنونی نقش اساسی را جلب اکثریت توده ها بوسایل سیاسی و اقتصادی در حمایت از شما خواهد داشت. بازهم اذعان مینمایم، که باید مجموعهء راههای ممکن را بررسی نموده و آانهایی را که باعث تشویش قانونی مردم شده و احساس مخالفت شان را ببار میآورد طرد کرد.

 

اجازه دهید ابراز اطمینان نمایم که شما حوادث بمیان آمده را زیر کنترول در میآورید.  بشما پیروزی میخواهم، رفیق تره کی، پیروزی تان را در مبارزه برای استحکام دولت انقلابی در افغانستان، در امر دفاع از دستآوردهای انقلاب ثور آرزو مینمایم.

 

ن م. تره کی. از شما بخاطر دادن امکان سفر دوباره به اتحادشورویِ دوست و ملاقات با رهبری اتحادشوروی و شخصاً با شما رفیق برژنف با هدف تبادلهء نظریات پیرامون مسایل مورد علاقهء دو کشور همسایه سپاسگذارم. من مشورهها و نظریات صریح رفیق برژنف را در جریان مذاکرات دوجانبهء ما خیلی ارج میگذارم.

 

آنچه مربوط به ایجاد جبههء متحد ملی میشود، باید بگویم که این جبهه عملاً بشکل ساختاری از سازمانهای حزبی، جوانان، اتحادیه های صنفی و غیره سازمانهای اجتماعی تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق وجود دارد. به همان شکلی که در بعضی از کشورهای دوست سوسیالیستی وجود دارد، که بدلیل عقبماندگی اقتصادی و عدم آمادگی سطح رشد سیاسی بعضی از مناطق کشور نمیتواند در زندگی اجتماعی- سیاسی افغانستان تثبیت شود.

 

 اکثریت توده های زحمتکش و روشنفکران افغانستان ارزش برنامه ها و اقدامات مشخص ما را در جهت تجدید اجتماعی- اقتصادی درک مینمایند. متأسفانه بعضی مخالفان هموطن ما و نارضیان خارجی در حال حاضر همانند گذشته تلاش میکنند، دستآوردهای معین رهبری جدید پس از انقلاب ثور را در راستای ساختمان جامعهء سوسیالیستی در آینده بدنام سازند. بعضی از دشمنان ما، همانطوری که حوادث هرات نشان دادند، تلاش میکنند، حاکمیت جدید مردمی را نابود کرده، افغانستان را به گذشتهء فیودالی باز گزدانند. در چنین شرایطی رهبری کشور نمیتواند به اقدامات نهایی در برابر این افراد و گروهها دست نیازد، البته در برابر بعضی از روحانیون، شعله یی ها و غیره اشخاص که علناً با دولت نوین مردمی سر مخالفت دارند، در مطابقت کامل با قانون برخورد شده و هیچ مجرم بدون جرم بازداشت نمیشود. این اقدامات شامل حال یک گروه بسیار کوچک مخالفان علنی افراد رژیم میشود.

 

تجربهء تاریخ نشان میدهد که با دشمنان سوگندخورده نظام پیشرو جدید، که علناً و اکثراً مسلحانه در برابردستآوردهای خلق بپا میخزند، باید با قاطعیت و بدون تزلزل مبارزه کرد.  

 

در این اواخر دشمنان خارجی ما عمدتاً ایران، پاکستان، ایالات متحده و بریتانیا فعالیتهای تخریبی شان را علیه ما تشدید نموده اند، که در چندین راستا پیش برده میشود. آنها تبلیغات مختلفی را براه انداخته، گروهای ویژهء جواسیس، کارشکنان و تروریستها  را آماده مینمایند. این کشورها مناسبات دوستانه و همسایگی نیک کشورهای ما را نیز به باد اتتقاد میگیرند.

 

خلق افغانستان جنگ با ایران و پاکستان را نمیخواهد، واگر آن صورت بگیرد، به نفع شان نخواهد بود- پشتونها و بلوچها در آنصورت به نفع افغانستان بپا خواهند خاست. میخواستم بگویم که نقش اساسی را در اعمال تخریبی ضد افغانستانی عناصرِ مخالف منجمله افغانهای مقیم پاکستان، رهبری کنونی آنجا با کمک چین بازی میکند. حزب و دولت ما با خونسردی به این تلاشهای جانب پاکستان پاسخ داده و نمیخواهد مناسبات پاکستان- افغانستان بدتر شود.

 

مسئلهء بستن مرزهای ما با ایران و پاکستان بسیار مشکل است. ما آنرا بعلت نداشتن وسایل کافی انجام داده نمیتوانیم. برعلاوه بستن سرحدات افغانستان- پاکستان باعث نارضایتی هم پشتونها و بلوچهای پاکستان و هم از افغانستان خواهد شد که میان خویش روابط محکم قومی داشته و بالآخره به ضرر حیثیت دولت کنونی افغانستان تمام خواهد شد.

 

مگر باوجود اینهمه دشواریهای عینی موجود و مداخلات ارتجاع داخلی و خارجی انقلاب افغانستان بتدریج و با ثبات به راه ساختمان زندگی نوین خواهد رفت. در این امر رهبری افغانستان به تجلب غنی اتحادشوروی دوست اتکأ نموده و روی پشتیبانی و حمایت بموقع شان حساب میکند. 

 

با استفاده از فرصت، از شما رفیق عزیز لیونید ایلیچ برِژنف و دیگر رهبران اتحاد شوروی از زمینه سازی چنین فرصت که بتوانیم روی مسایل مهم حزب و دولت ما تبادل نظر کنیم، سپاسگذاری مینمایم. صحبت امروز  بما آن امکان را داد تا یکدیگر را بهتر بشناسیم. رهبری افغانستان و مردم آن به کمک همه جانبهء اتحاد شوروی ارزش زیادی قایل اند. سفر کوتاهم به اتحادشوروی، ملاقات با شما، بدون شک نتایج مثبتی را ببار خواهند آورد. در این باره من به همرزمانم پس از رسیدن بکابل اطلاع خواهم داد.

 

به شما رفیق عزیز لیونید ایلیچ، به رهبران دیگر اتحادشوروی سلامتی کامل و بهروزی آتیِ خلق دوست شوروی را آرزو مینمایم.

 

 

 

 

در این مذاکرات رایزن(مشاور ) منشی عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحادشوروی ای. اِم. ساموتیکین حاضر بود.

 

مترجم مذاکرات (کوزین و. پ.)

 

 

 

*- این یادداشت توسط اشتراک کنندگان مذاکرات بازنگری نشده است.


February 28th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی